۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

براي دوستان بسيار عزيزم در بالاترين


مقدمه
در پست قبل سعي كردم هيچ چيز مطلق را بنويسم و شرح دهم!  و اين پست از وبلاگ در اين لينك بالاترين به اشتراك گذاشته شد! در اين نوشته هيچ چيز مطلق را  با  (      ) بيان ميكنم! تيتر نوشته و لينكم در بالاترين (     ) بود همراه بد يك علامت تعجب كه (!) به علت محدوديت سايت بالاترين گذاشته شده بود تا امكان فرستادن لينك را داشته باشم. براي پاسخ دادن به اينكه مطلب  (    ) به نوعي براي سركار گذاشتن كاربران بوده يا نه  و اصلا اهميتش در چيست، بايد اينجا و اينجا را بخوانيد! هر چند آنچه در اين لينكها مي خوانيد بحثي است در مورد (     ) اما لزوما ممكن است خود اين بحث شما را از  واقعيت (     ) دور نمايد!
پست قبلي براي اين بود كه شما با (    ) آشنا شويد و در واقع آنچه اينجا نوشته مي شود مي تواند باعث خطا در رابطه با (     ) شود! بنابراين براي فهميدن (    ) بايد به همان پست قبلي مراجعه كنيد!
و دوست داشتم بدانم آيا موفق شده ام (      ) را بنويسم؟
و اما بعد!
آنچه بعد از مقدمه مي آيد و هدف اين نوشته است دفاع از پست پيشينم و آزادي در بالاترين مي باشد. همچنين جهت تنوير افكار كساني كه لينك را توهين به خود يا تخطي از قوانين بالاترين تلقي كرده بودند اين مطلب نوشته شد تا شايد از اين پس شاهد نقض آزادي كسي به بهانه قوانين نباشيم!
اول اينكه
 لينك كاملا قانوني بود به سه دليل ذيل:
1-      تيتر كاملا مرتبط با موضوع بود. تيتر مطلب (     ) با يك علامت تعجب(!) كه اين علامت نيز جهت رفع خطاي خالي بودن فيلد گذاشته شده بود!
2-      توضيحات نيز كامل بود! در واقع توضيح نيز (     )  را كاملا بيان مي كرد.
3-      در برچسب ها نيز براي راهنمايي كاربر هيچ چيز نوشته شده بود اما اگر نوشته نمي شد نيز باز هم قانوني بود چون (    ) را كاملا بيان مي كرد.
در واقع كاربر يا بيننده در هر مرحله در جواب اينكه  چه نوشته شده؟ با پاسخي، (     ) را درك مي كرد!

دوم اينكه
 اين لينك حاوي هيچ توهيني نبود و قصد اين بود كه  كاربران با (    ) آشنا شوند  كه در درك و فلسفه و منطق و هر زمينه اي از علوم داراي اهميت ويژه اي است! در واقع سعي شده بود مطلبي در مورد (      ) نوشته شود كه كاربر با خوندنش واقعيت (     ) را كمابيش بفهمد!
سوم اينكه
با توجه به آزادي جاري و ساري در بالاترين بنده حق داشتم، برداشتم را از(     )  به صورتي كه مي توانم در اختيار خوانندگان بگذارم! با احترام به تمامي لينكها و كاربران؛ آيا اين مطلب ارزشي كمتر از لينكي حاوي يك تصوير از زني ريش دار يا موجودي در اقيانوس آرام يا مرگ پل هشت پاي پيشگو دارد؟ آيا كسي حق دارد بگويد كه من چه مطلبي را در بالاترين مي توانم به اشتراك بگذارم و چه مطلبي را نمي توانم؟ جز قوانين؟ آيا با كمي تامل و انديشه كاربري كه راي منفي مي دهد نمي توانست تفسيري داشته باشد كه اين لينك قانوني است!؟
آيا من آزاد نيستم در مورد آنچه برايم اهميت دارد بنويسم؟ آنچه كه نوشته شد هيچ توهين يا نقض آزادي كسي را در پي  نداشت و از نظر من كم اهميت نيز نبود! من و بسياري از كساني كه هنوز هم در آرزوي داشتن حق كاربري در بالاترين هستند، آزاديم كه آنچه را كه مي خواهيم، بنويسيم !
كاربران نيز آزادند كه مطابق با قوانين بالاترين راي مثبت يا منفي به آن بدهند اما آيا نفهميدن چيزي اين حق را به كاربر مي دهد كه با برچسبهايي چون قانوني نبودن، توهين آميز بودن و .... لينكي را نقره داغ كرده و نظرات منفي را حواله اش كند؟
در واقع آنچه باعث شده بود كه به لينك راي منفي داده شود نگرش سطحي و شايد درك نكردن مطلب بوده است! در واقع قوانين بدون روح آزادي فردي و تفسير آزاد منشانه مي تواند آزادي را سلاخي كنند!
در پايان از تمامي دوستاني كه لينك را ديده بودند متشكرم و اميدوارم با برخورد سطحي و قرائت شخصي از قوانين بالاترين آزادي در اين سايت محدود نگردد تا تمريني باشد در دنياي مجازي براي رسيدن به آزادي و محترم داشتنش در دنياي حقيقي!
لزوما نبايد از چيزهاي متفاوت ترسيد يا گريخت و يا محدودشان كرد! قوانين نيز بايد با مثبت نگري و حتي اغماض آزادي را گسترش دهند!
با توجه به اينكه اعتباري براي پاسخگويي به دوستان ندارم نظرات عزيزان بالاترين را در ذيل وبلاگ پاسخ خواهم داد.