۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

پدر سوخته كجا را زد؟!



كلي فحش بارش شد، به خاطر هجوي كه ساخته بود. قبول دارم كه كارش در شان او نبود و پر از اشكال بود. اما وقتي قسمت سوم از مجموعه 30 ام را مي بينم...
بعضي از واژه ها در ادبيات سياسي ايران تابوهاي بزرگي هستند كه در قسمت سوم از مجموعه يازدهم به سخره گرفته مي شوند. واژه هايي چون:
خود جوش
يك پديده عجيب را هم در اين مجموعه به سخره مي گيرند كه جرات مي خواهد  و رندي:
دستگيري چند سارق مسلح در سه سوت
نكته هاي ظريف در قسمت آخر پخش شده بسيار است اما همين دو نكته كافي است تا بگويم:
ممنون آقاي مديري
براي دوستاني هم كه هرچه توانستند نثار آقاي مديري كردند يك نصيحت دارم:
آدمها، مثل همه ما اشتباه مي كنند وانسان جايز الخطا است اما زشت تر از خطاهاي ديگران، اين است كه منتظريم كسي بلغزد و ما شروع كنيم به تخريبش!