۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

آقای جنتی کمی آرامتر...

آقای جنتی  برای صندلی قدرتشان در شورای نگهبان چشم ها را بسته و می فرمایند که علی هم در جنگ هزار نفر را کشت ما هم باید اعدام کنیم!
امام اول شیعیان که امام رحمت و رافت معرفی می شد برای کودکان این سرزمین، بعد از انتخاباتی که آقای جنتی آنرا برگزار کرد و پر از هزار اشکال بود و حتی با قوانین جمهوری اسلامی هم قابل دفاع نبود بعنوان امامی معرفی می شود که هزار نفر را در یک جنگ کشت!!!
فرض کنیم آقای جنتی درست بگوید.اما حضرت آقا آیا علی هم زندانیانش را شکنجه می کرد؟ آیا حکومت علی نیز براندازان زن را در خیابان با چماق کتک می زد؟
جواب را می دانم اگر شما بخواهید جواب دهید خواهید گفت آری او برای حکومتش چنین نیز می کرد!
آقای جنتی تصویری از علی که ما داریم و حداقل در سریال امام علی دیده ایم زمین تا آسمان با گفته شما فاصله دارد، علی که خود ضمانت مخا لفانی را می کند که حاضر به بیعت با او نیستند، علی که عایشه را که با او جنگید با احترام به خانه اش بر می گرداند و ...
آقای جنتی حجت بر ما تمام شده بود اما با این سخنان شما حجت بر بچه مسمان ها و مذهبی ها هم تمام می شود و اگر کسی از مسلمانان این دیار شرف و آزادگی و درد دین داشته باشد فریاد وا اسلاما باید سر دهد که در کلام شما امام اول شیعیان نیز برای صندلی قدرت جنگجویی است که در جنگها هزار نفر آدم می کشد...

۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

بیا و ببین

آقای سردار محترم
من تو را به دیدن تمام چیزهای خصوصیم دعوت می کنم...
بیا و ببین همه را نشانت خواهم داد...
روزگاری قانونی نوشته شد در رمان جرج اورول و همه ما با هم برابر بودیم و من حق داشتم که بیندیشم و اعتقاداتی داشته باشم و دینی آزادانه برگزینم و کسی حق نداشته باشد در حوزه شخصی و خصوصی زندگیم جولان دهد...
امروزآن قانون را برداشته اند و تو سردار، برابر تر شده ای من نیز دیگر اندیشیدن را رها کرده ام، اعتقاداتم را هم دیروز در کوچه رها کردم از ترس اینکه چون بدانند از آن من است بر سر دارم کنند...
تنها دین ماند که آن را هم می گذارم بر عهده تو...
برایم انتخاب خواهی کرد دین ولایت را چون من حق انتخابم را اگر بخواهم هم از من خواهی گرفت پس خود تقدیمت می کنم تا کمی آرام تر باشی و اینهمه از خشونت  نگویی و کمی علمی تر سخن برانی...
اینها را که گرفته بودی کمی در حوزه خصوصیم آزاد بودم هر چند در طرح امنیت اجتماعی تعیین کرده بودی چه بپوشم و چه نپوشم و نوع خوراک و موسیقی و فیلم هایی که باید ببینم را نیز تو میگفتی اما هنوز کمی از این حوزه در اختیار من بود..
اس ام اس ها و میل و تلفنم را نگفته بودی جستجو می کنی...
راستش فکر می کردم این یک قانون بر دیوار رمان جورج اورول مانده است نصفه و نیمه اما...
غیر از اینها هم تمام عکسها و دفترچه های خاطراتم و ایمیل هایم را پاک کردم سردار عکس های خواهر و مادرم را پاک کردم از ترس جستجو گران تو...
می ترسم آنها نیز چون کهریزکیان پاک باشند. راستی سردار یادت می آید کهریزک را چطور کتمان می کردی...
سردار هر چیز خصوصی که برایم مانده حاضرم نشانت بدهم...
فقط بیا و ببین...مبادا برای آنهایی که مانده نیز فکر کنی متخص و علم خاصی لازم است هر چه که مانده را می شود به چشم نیز دید پس از پول بی زبان نفت کارشناسان روسی و چینی را اجیر نکن و دستگاهی نخر تا سرطان را در فضای شهر هایمان منتشر کند..

برای دیدن آنچه در حوزه خصوصیم مانده خودت تنها بیا من همه را نشانت خواهم داد با کمال میل...

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

روزنه های نور


اتفاقاتی که رخ داده اند هنوز به محضر مقام عظمی نرسیده اند تا ایشان نظرشان را اعلام بفرمایند...
فرماندهان نیروی افتضاحی قتل و جنایت دم از برخورد بی اغماض و قاطع می زند. وزیر کشور که بیشتر پیشه نامش را لایق است از برخورد قاطع خبر می دهد اما خود می دانند که وحشیانه ترین برخوردها شده است اما مردم عقب ننشسته اند.
طالبان شیعی رسما سر بر می آورد و خود را مجاز به هتک حرمت مراجع و اماکن متبرک  و مجازات مرگ برای مخالفان می داند...
رهبری که برای پاره شدن عکس امام برادران سابق را سرزنش و توبیخ می کردند برای حمله به جماران سکوت کرده اند تا برادران امروزشان در قالب طالبان شیعی جدید هر چه می خواهند برای حفظ قدرت پدر انجام دهند تا پسر بزودی بر اریکه نشیند....
قوه قضائیه وادار شده تا با صدور حکم اعدام مردم را بترساند اما دریغ که در خانه ایمان و امید؛ مرگ نیست مگر زیبایی که زینب در کربلا دید...
خسرو خوبان سر خورده از اینکه اجازه کشتار و قتل ندارد از پست منصوب شده استعفا می دهد...
مشایی دسته گل دیگری به اصول گرایان هدیه می دهد تا نیروهای بسیج از خود بپرسند اگر خاتمی چنینی تصویری می گرفت ما چند هفته باید به دستور عالیجنابان کفن پوش می شدیم؟


سیمای ضرغامی از فرصتی که به علی مطهری داده پشیمان است...
دبیر شورای نگهبان که شاهکار سقوط جمهوریت نظام سالیانی است توسط او پیش می رود تهدید به ترور سران جنبش را از تریبون نماز جمعه علنی می کند که مردم اگر ملاحظات رهبری را نداشتند خود می دانستند چه کنند با سران فتنه!!!
پس از ترور خواهر زاده موسوی در عاشورای حسینی این بار طالبان در قزوین به سوی شیخ مهدی کروبی آتش می گشاید تا مشخص شود سلاحهایی که مردم را می کشند در دست چه گروهی است و تروریستها کدامین گروه را بستر فعالیت خویش ساخته اند...
گروهی از دوستان عاقل هشدار می دهند که این وضعیت بحرانی زیاد دوام نمی آورد و خشونت تنها سراشیبی سقوط را تند تر می کند.
اما پسر بر سکوت پدر خون می طلبد و از هیچ جنایتی ابایی ندارد...
اما مردم بی هیچ ترسی آرام با صلح و مهربانی حتی با دشمنان به پیش میروند تا حماسه دیگری در تاریخ این سرزمین شکل بگیرد
جریان آرام این رود هر مانعی را از سر راهش بر می دارد.
این راه سبز امید است که بی خشونت آزادی را می خواهد بر خلاف اسلافش که آزادی را با خشونت تصاحب کرد این جنبش تصمیم دارد به سویی گام بر دارد که قدرتمندان را به این حقیقت برساند که دیگر خشونتش برای او سودی ندارد و چاره ای برای قدرت باقی نگذارد ز آنکه تن به آزادی دهد.
شاید بیانیه 17 جنبش گویای این حقیقت است که اگر صدای انقلاب ملت را بشنوید دیگر این ملت شما را به دست قانون مهربانی خواهد سپرد نه جوخه های اعدامی که شما مخالفان را به آن می سپارید...
بیانیه 17 آشکارا فریاد می زند که خشمش مهربانیش را از او نخواهد گرفت...
جنبش در بیانیه 17 می گوید که مخالفش را نیز به رسمیت می شناسد و از خشونت مخالفش در تحیر است که راه گفتگو راه حل اختلافات آدمیان است نه زبان تفنگ و گلوله...
جنبش سبز با بیانیه 17 نشان داد که با هوش تر و شجاع تر از آن است که فرزند جوان محفل حجتیه بتواند آنرا با خشونت متوقف کند.
از تمامی روزنه ها نور تابیدن گرفته ولی حقیقت روز را کتمان می کنند نشستگان در سایه تاریک قدرت...
ولی خورشید چون به میانه آسمان برسد در این سایه کسی نمی ماند آری هنوز صبح است که مرتضوی دیگر در زیر این سایه( که هر دم دارد کوچکتر می شود ) جایی ندارد، او مجرم کهریزک است با گزارش مجلس اما او نیز فقط یک مهره اجرای فرمان محفل مصباحیه است...
سحر شده اما باید صبور بود تا آفتاب چنان بتابد که در تاریکی نشستگان را نیز به باور نور و آزادی برساند...
و این صبر مهربانی می خواهد نه خشم...

۱۳۸۸ دی ۱۱, جمعه

بیانیه شماره 17 میر حسین موسوی




بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم. فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما
همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.
برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.
مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.
گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟
اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .
بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خش و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟

آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که ” بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم”. بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.

بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .

من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.

بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.

ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید که بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالیکه ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .

ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .

اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن باین گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .

بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :

۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .

۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .

۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .

۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟

۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .

به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .
میرحسین موسوی
 -----------------------------------------------------------------
همیشه بوی صلح می دهد و آزادی
همیشه رنگ آرامش دارد و امید
مردی از جنس شهادت و زندگی
خود را نه رهبر مردم که کنار آنان می داند و سبز چون بهار
در مقابل سخنان او از دوستی و برادری و راه حلهای عاقلانه اش کسی پشت تریبون نماز جمعه از خون می گوید و فریاد می زند که خون بیشتر می طلبد قدرت زورگویان کودتا
اما خبر ندارد که سبز ها برای بهار آزادی در تدارک جشنند و پر امید ایمان دارند به زوال ضحاکان زمانه...