۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

تا نياموزيم همين است( چرا مصر توانست اما...)


روزي نيست كه كسي به خاطر حرفي كه زده است محاكمه نشود و محكوم نگردد. يكي به ابداع واژه سبز الهي افتخار مي كند، آن ديگري غيرت سنجي انجام مي دهد و بي غيرتي كشف شده را در بوق و كرنا مي كند. عده اي از دوستان آبدارچي مدرسه فلان در سال 68 را به قتل و كشتار متهم مي كند. در اين ميان دسته اي از هويت طلبان روي جنبش سبز آرم فلان كس را مي چسبانند. آقاي فلاني ديروز افتخار فرهنگ بود يك شبه به لكه اي قهوه اي تبديل مي شود. يكي ديگر مي خواهد اثبات كند «ما هستيم»  اولين است.
آخر هم همه انگشت اتهامشان را در مقابلشان استوار مي كنند تا دلايل عدم سقوط ديكتاتوري را در ديگري عيان، بيان كنند. قرار بود از مصر و تونس بياموزيم!؟
نگاهي دوباره به مصر شايد راه را روشن تر كند.
«رهبران احزاب سیاسی لیبرال از جمله الغد و جبهه دمکراتیک در کنار اسلام گرایان اخوان المسلمین و هم چنین سیاستمداران قدیمی، روشنفکران و اعضای برجسته جریان ها و احزاب مخالف دولت مصر از جمله جنبش دموکراتیک تغییر، همگی زیر چتر این جنبش گرد آمده اند.»
اولين گام اين بود كه تمامي گروه ها با هر سليقه اي از سكولار تا مذهبي، از ليبرال تا چپ بر اساس يك اصل مشترك بهم پيوستند. اخوان المسلمين تمايلات خود را داشت، و حزب الغد هم اما....
 اصل ساده بود؛ آزادي و تن دادن به خواسته مردم. نيازي به نام بردن نيست، امروز جريانها و افرادي كه اظهار مي كنند كه اين اصل را قبول دارند طيف گسترده اي است كه اگر انرژي خود را صرف تخريب هم نكنند مي توانند جريان عطيمي را بوجود آورند.
شايد عده اي خرده بگيرند كه پس از پيروز چه مي شود؟ اين تصميم را بايد به ارده ملت وا گذاشت. در مصر و تونس هر بار كه خطايي رخ داده يا خواسته ملت تامين نشده باز به خيابان آمدند و نظرشان را اعمال كردند.
پس گام دوم اين است كه ما مردم بياموزيم اعتراض كردن را و بياموزيم نظرمان را بايد با صداي بلند و بدون ترس بگوييم و بگذاريم ديگران نيز نظرشان را با صداي بلند وبدون ترس بگويند.
براي دوستاني هم كه جنبش سبز را متعلق به شخص خاص مي دانند توصيه مي كنم. با هر اعتقادي و نظري به اين جنبش بپيوندند و اين تكثر مطلوب جنبش بوده و باعث مي گردد حاصل اين جنبش دموكراتيك تر و متكثر تر و فراگير تر باشد. واضح است كه هر كسي حق دارد نظر خود را بدون توهين و تخريب بيان كند اما اصل بر اين است كه آزادي و خواسته مردم هدف جنبش است. چون مردم و گروهاي مصري موانع را از سر راه اصل آزادي و اصل اراده ملي بايد برداشت. در مصر اولين مانع قدرت مطلقه ديكتاتور بود.
به اميد پيروزي.